کد مطلب:188942 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:186

اشتغال آفرینی
در بخش فضایل، برخی برتری های حضرت مورد توجه قرار گرفت. سراسر حوزه فقه و فرهنگ دینی به ویژه شیعه توأم از گفتار باقر العلوم علیه السلام می باشد؛ در این فرصت به برخی از آموزه های عرشی حضرت نگری می افكنیم.

در بخش فضایل به این برتری باقر العلوم علیه السلام اشاره شد كه تأمین نیازهای نیازمندان یكی از شاخص ها و صفات برجسته همه امامان می باشد. این تلاش در زندگی رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم و امامان گرچه برجسته است؛ لیكن تلاش برجسته تر اشتغال آفرینی است. زیرا تأمین نیازمند به دو گونه است.

نخست این كه نیاز وی هماره با دست دیگران بر طرف شود. و این در صورتی است قادر به كار و تلاش نباشد. چنین فردی همیشه به امداد دیگران نیازمند باقی خواهد ماند.

نوع دیگر تأمین نیازمند، بی نیاز ساختن وی است. یعنی تلاش شود كه نیازمندی وی برطرف شود، تا دیگر محتاج به امداد دیگران نباشد. این مورد درباره فرد نیازمندی است كه یا تن پرور است، به كار و تلاش تن نمی دهد. و یا فردی توان مند است؛ لیكن از توان مندی خویش غفلت دارد. این گروه باید رهنمون شوند تا به توان مندی های خویش آگاه شوند. خود



[ صفحه 85]



به كار و تلاش بپردازند. در سیره ی زندگی رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم و امامان این فراز برجسته می درخشد كه به توضیح چند نمونه می پردازیم.

امام صادق علیه السلام روایت می كند زندگی بر یكی از اصحاب رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم بسیار سخت شد. همسر وی به وی پیشنهاد نمود كه به نزد رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم رود و نیاز خود را مطرح سازد. وی به حضور حضرت شرفیاب شد؛ لیكن پیش از طرح نیاز خود، این جمله را از زبان رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم شنید: هر كس از ما كمك خواهد به وی كمك می كنیم؛ لیكن هر كس از خدا طلب بی نیازی كند، خدا وی را بی نیاز خواهد كرد. آن شخص حدس زد كه منظور حضرت وی می باشد. بدون طرح خواسته از محضر حضرت مرخص شد.

نوبت بعد همسرش اصرار كرد چرا نیاز خود را مطرح نساختی. رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم هم همانند دیگران بشر است، از نیاز ما با خبر نیست! آن شخص دوباره به محضر حضرت شرفیاب شد؛ لیكن حادثه پیش تكرار شد. رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم همان جمله قبلی را اظهار نمودند. تا این كه این قضیه سه بار تكرار شد.

آنگاه آن شخص متنبه شد، رفت یك تبر عاریه گرفت، به بیابان رفته مقداری هیزم آورد و فروخت و نیم كیلو آرد فراهم كرد، به منزل برد. فردای آن روز هیزم بیشتری فراهم آورد. همواره این كار را ادامه داد تا توانست تبر و سایر ابزار كارش را فراهم سازد. كار را ادامه داد تا توانست دو شتر كوچك و یك غلام خریداری كند. تلاش و پشتكار این فرد را یكی از توان گران مدینه قرار داد. آنگاه به خدمت حضرت رسید و داستان زندگی اش را بازگو نمود. حضرت به وی فرمود، من كه گفتم هر كس



[ صفحه 86]



بی نیازی از خدا طلب كند خدا بی نیازش می سازد. و من استغنی اغناه الله. [1] .

این شیوه ی حضرت، شخص را به توان مندی خویش آگاه ساخت كه می تواند از آن توان مندی بهره برده و كار و تلاش سازنده را شروع كند؛ تا نیاز خود را برطرف و خود نیز از توان گران قرار گیرد. این همان رهنمود به توان مندی های طرف است كه شخص از آن غافل بود.

نمونه دیگر در زندگی امام مجتبی علیه السلام این گونه می شود: امام مجتبی علیه السلام از كنار بوستانی می گذشت كه غلام سیاهی را دید تكه نانی به دست دارد، كه یك لقمه از آن را می خورد و لقمه دیگر را به سگی كه برابر وی قرار دارد می دهد. از وی می پرسید چه چیز تو را وادار ساخته كه به این سگ این گونه محبت كنی. غلام سیاه گفت، من شرم دارم خودم بخورم و به سگ ندهم. امام كه این روحیه را از وی مشاهده كرد، فرمود همین جا باش تا من برگردم. حضرت پیش صاحب برده رفتند، غلام و نیز بوستان را از وی خریداری نمودند. غلام را آزاد ساختند و بوستان را هم در اختیار وی گذاشتند و فرمودند در این بوستان كار كن و زندگی خود را اداره كن، فاشتراه من مولاه و اشتری الحائط الذی هو فیه و اعتقه و ملكه ایاه. [2] .

دو نكته برجسته از این جریان استفاده می شود. نخست این كه پاداش احسان و نیكی از جانب خدای سبحان نیكی و احسان مضاعف است. غلام سیاه به یك حیوان چند لقمه نان احسان كرد، پاداش آن آزادی خودش و متمول شدنش قرار گرفت.



[ صفحه 87]



دو دیگر این كه امام مجتبی علیه السلام هنگامی كه احسان وی را دید، هم سبب آزادیش را فراهم ساخت و هم سرمایه برای وی فراهم ساخت، تا با كار و تلاش خود زندگی اش را اداره كند و برده تهی دستی كه اكنون آزاد شده محتاج دیگران نباشد. این همان اهتمام به اشتغال آفرینی است.

اما نمونه این سیره در زندگی باقر العلوم علیه السلام این است: از امام صادق علیه السلام پرسیدند به فرد نیازمند چه مقدار زكات می توان پرداخت كرد. حضرت از زبان باقر العلوم علیه السلام این گونه نقل كرد؛ تا حد بی نیازی، قال ابوجعفر علیه السلام اذا اعطیته فأغنه. [3] «هنگامی كه زكات می پردازی وی را بی نیاز ساز.» یعنی آن مقدار به وی پرداخت كن كه دیگر نیازمند نباشد. مضمون این روایت این نیست كه تا یك سال وی را تأمین كند، سخن از مدت نیست. (البته با توجه به روایاتی كه مدت تأمین فقیر را یك سال عنوان می كنند این احتمال مردود نیست.) و نیز منظور این نكته هم نیست كه آن مقدار مال رایگان به وی پرداخت كن تا آخر عمر بی نیاز شود. زیرا این اقدام سیره دین نیست. بلكه مضمون روایت این می تواند باشد، آن مقدار سرمایه در اختیار وی قرار بده كه با كار و تلاش زندگی خویش را اداره كند و از نیازمندی نجات فراهم كند. زیرا كار و تلاش است كه فرد را بی نیاز می كند. این همان اهتمام به اشتغال آفرینی است، كه در سیره ی امامان فراوان می توان جستجو نمود. این موارد به عنوان نمونه مطرح شدند. با الگوگیری از سیره امامان جامعه دینی جامعه پر تلاش و شاداب است. تأمین نیازمندی های نیازمندان هیچ گاه به این معنا نیست كه افراد قادر به كار، تن پرور شده و



[ صفحه 88]



رایگان امكانات بگیرند. زیرا در رهنمون رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم و باقر العلوم علیه السلام از پرداخت صدقه به دو گروه منع شده است؛ یكی از افراد متمكن. دیگری افراد توان مند به كار، ان الصدقة لا تحل لغنی و لا لذی مرة سوی. [4] تأمین نیازمند به این است كه نیازمند به توان مندی های خود آگاهی بیابد و در صورت نیاز سرمایه شروع كار در اختیار وی قرار گیرد؛ تا بتواند با كار و تلاش و تولید زندگی پر بار و پر بركتی را فراهم سازد.

به نظر می رسد در سیره نگاری امامان این گونه نكات باید تحلیل و برجسته شوند تا راه گشای بسیاری از مشكلات پر و پیچ خم اقتصادی و اجتماعی قرار گیرند.


[1] اصول كافي، باب القناعة، حديث 7.

[2] البدايه و النهايه، ج 8، ص 42.

[3] فروع كافي، ج 3، ص 548.

[4] معاني الاخبار، ص 262، بحار، ج 93، ص 66.